هفت راه برای پیشگیری از اسیدوز و نفخ در گاوهای شیری
۲۵ آذر ۱۴۰۳
یکی از نگرانیهای مداوم ذهنی همه دامداران، مسئله اسیدوز و نفخ است.
تمام حیوانات نشخوارکننده که با مقدار زیادی غلات تغذیه میشوند، مستعد ابتلا به این اختلالات متابولیک هستند. در واقع، گوسالههای گوشتی جوان که بهصورت فشرده پرورش مییابند و در سنین بسیار جوان به وزنهای قابل توجهی میرسند، به اندازه گاوهای شیری با بازده بالا از این اختلالات رنج میبرند.
شکمبه گاو به گونهای طراحی شده است که مواد غذایی زبر (پرفیبر) که بهطور طبیعی ارزش غذایی پایینی دارند، را به محصولات با ارزش بالا یعنی اسیدهای چرب فرار (انرژی) و توده میکروبی (پروتئینها و ویتامینها) تبدیل کند. به این ترتیب، در طبیعت، حیوانات نشخوارکننده میتوانند حتی در مناطق خشک با گیاهان کم یا بدون گیاهان پر آب زنده بمانند. اما در سیستمهای کشاورزی فشرده، باید شکمبه را با منابع انرژی (غلات) و پروتئینهای (مانند کنجاله سویا) که به راحتی قابل دسترسی هستند، پر کنیم تا بتوانیم به بازدهی بالای شیر که برای باقی ماندن در یک صنعت با حاشیه سود پایین نیاز داریم، دست یابیم.
به طور طبیعی، زمانی که غلات در شکمبه غالب میشوند، میکروبهایی که فیبر را تجزیه میکنند به نفع دیگر میکروبهایی که با نشاسته و پروتئینها رشد میکنند، از بین میروند. این میکروبهای متفاوت، هنگامی که به سطح بیش از حد برسند، اسیدیته زیادی تولید میکنند که محیط شکمبه را برای رشد میکروبی بیشتر، به ویژه برای سویههای فیبروتیک، نامناسب میکند. این چیزی است که بهطور کلی به عنوان اسیدوز شناخته میشود که منجر به توقف فعالیت شکمبه و بسیاری از مشکلات دیگر میشود که حتی میتواند شامل علائم پاتولوژیک باشد.
علاوه بر این، این باکتریهایی که به خوبی از غلات استفاده میکنند، گازهای زیادی تولید میکنند که بیش از ظرفیت حیوان برای دفع آنهاست. به این ترتیب، گازها تجمع مییابند و باعث نفخ میشوند که یک علامت بسیار مشهود از ناراحتی است و نیاز به توجه فوری دارد، زیرا میتواند زندگی حیوان را تهدید کند. شرایط دیگر، و حتی برخی از خوراکهای زبر خاص، به نفخ کمک میکنند، اما در اینجا نقش رژیمهای پر از غلات را در مشکل ترکیبی اسیدوز و نفخ بررسی میکنیم.
برای جلوگیری از این دو علائم چه کاری میتوان انجام داد؟ در اینجا، باید مسئله پیشگیری را بررسی کنیم، نه تنها به این دلیل که این کار به درمان ترجیح داده میشود، بلکه به این دلیل که درمان اغلب نیاز به همکاری یک دامپزشک دارد و از این رو، این یک بحث کاملاً متفاوت است. هفت گام زیر میتوانند به جلوگیری یا کاهش وقوع اسیدوز و/یا نفخ کمک کنند، حداقل تا حدی، زیرا نمیتوان برای مدت طولانی طبیعت را فریب داد.
1. **بیکربنات سدیم**
افزودن مقداری کربنات سدیم (یک ترکیب قلیایی یا ضد اسیدی) که در محلول آبی – در شکمبه – یونهای هیدروکسید آزاد میکند که کاتیونهای هیدروژن را خنثی میکند، اسیدیته شکمبه (pH) را به سمت خنثی (7) نزدیکتر میکند. دو مشکل در این روش وجود دارد: اول، افزودن بیش از حد کربنات سدیم منجر به افزایش بیش از حد سدیم در رژیم غذایی میشود و هیچ چیزی در مقادیر بیش از حد خوب نیست؛ دوم، کربنات بیش از حد میتواند باعث نفخ بیش از حد شود (اثر سودا در نوشابههای گازدار). بنابراین، میزان افزودن این ماده محدود است. همین امر در مورد بیکربنات پتاسیم نیز صدق میکند، که بهطور گستردهای مورد استفاده قرار نمیگیرد.
2. **اکسید منیزیم**
این یک آنتیاسید مستقیم است که به سرعت قلیائیت را افزایش داده و از اسیدوز جلوگیری میکند. مشکل آن این است که میتواند بیش از حد مؤثر باشد، و خطر آلکالوزیس (قلیائی شدن) – که عکس اسیدوز است – را به همراه دارد و مشکلات خاص خود را دارد. بنابراین، مقدار افزودن آن در رژیم غذایی گاوهای شیری نیز محدودیتهایی دارد. در واقع، یک ترکیب از بیکربنات سدیم و اکسید منیزیم معمولاً بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
3. **مخمر**
چه مخمر زنده باشد یا مرده یا تکهتکه شده، مقدار کمی از آن میتواند به حفظ اکولوژی سالمتر شکمبه در نشخوارکنندگان کمک کند، به این معنا که جمعیت باکتریهای فیبروتیک قویتر که به راحتی تحت تأثیر رژیمهای پر از غلات قرار نمیگیرند، حفظ شود. باز هم، مکانیسم دقیق چگونگی کمک مخمر به حیوان ناشناخته است، اما اجماع کلی این است که تا حدی کمک میکند.
4. **طول ساقه خوراک زبر**
گاوهایی که چرا میکنند، تکههای بلند علف را میخورند و بدون هیچ جویدنی آنها را میبلعند. این کار را برای زمان استراحتشان میگذارند، زمانی که "نشخوار" میکنند. یعنی تودهای از خوراک زبر را از شکمبه بالا میآورند و میجوند. در این زمان، بزاق تولید میکنند که شامل مقدار زیادی بیکربنات طبیعی است که به کاهش اسیدیته شکمبه کمک میکند. اگر به گاوهای شیری مستقر در اصطبل خوراک زبر ریز خرد شده بدهیم (زیرا توزیع آن راحتتر است)، این فرآیند طبیعی را مختل میکنیم و سپس باید مواد شیمیایی را اضافه کنیم تا pH شکمبه را به حالت عادی برگردانیم. بنابراین، خوراک زبر بلند یک روش طبیعی برای جلوگیری از مشکلات متابولیکی شکمبه در حیوان است.
5. **اندازه ذرات غلات**
برای حیوانات غیر نشخوارکننده (مانند خوک و طیور)، غلات ریز خرد شده برای بهبود کارایی خوراک لازم است. همین امر در مورد نشخوارکنندگان نیز صدق میکند، زیرا غلات ریز خرد شده میتوانند به سرعت از شکمبه عبور کرده و به معده واقعی برسند و انرژی و پروتئینهای بیشتری را فراهم کنند. اما این امر همچنین یک هدف برای باکتریهای شکمبه ایجاد میکند که در نهایت منجر به اسیدوز و نفخ میشود. بنابراین، باید بین میزان خرد کردن غلات و خطر اختلالات متابولیکی تعادل برقرار شود.
6. **مواد اولیه پلت شده**
برخی از خوراکها بهصورت پلت شده ارائه میشوند – تفاله چغندر قند و کنجاله کلزا دو مورد هستند که به ذهن میآیند. اگر اسیدوز یک مشکل است، بهتر است قبل از افزودن به جیرهها آنها را خرد نکنید. شاید این امر باعث ایجاد مشکلات مکانیکی/توزیعی برای مزارع بزرگ شیری شود، اما اگر گاوها خودشان آنها را خرد کنند (با جویدن)، همانند خوراک زبر بلند عمل خواهد کرد: بزاق بیشتر برابر است با بیکربنات بیشتر در شکمبه.
7. **وعدههای غذایی مکرر**
یک وعده غذایی بزرگ و واحد، راهی مطمئن برای ایجاد اسیدوز در گاوهای شیری با بازده بالا است. شکمبه انتظار دارد که در طول روز بهطور تدریجی مواد غذایی وارد شود تا بهدرستی عمل کند. تقسیم وعدههای غذایی به بخشهای بیشتر، بهویژه در ساعات خنکتر روز، به حفظ سلامت و عملکرد شکمبه کمک خواهد کرد، همیشه با کمک اقدامات فوق. البته، ارائه تعداد زیادی وعده غذایی ممکن است عملی نباشد، اما این بهتر از جایگزین آن است: یک گاو غیرمولد.
همه موارد فوق ابزارهایی هستند که یک تکنسین (مدیر) باید به شکلی که مناسب میداند از آنها استفاده کند. اسیدوز و نفخ حتی در شکلهای تحت بالینی – یعنی بدون علائم ظاهری و خارجی به جز کاهش بهرهوری – وجود دارند. یک مدیر در محل، با کمک یک متخصص تغذیه واجد شرایط، میتواند تعیین کند که چه اقداماتی غیر تغذیهای و مداخلات تغذیهای میتواند انجام شود تا این اختلالات متابولیکی را به سطحی کاهش دهد که بهرهوری، سلامت و رفاه حیوانات را تضمین کند.
نظرات کاربران